روژینا و گردش های تیر ماهی
سلام نفسم روز پنج شنبه 19 تیر 93 مصادف با 12 رمضان با همکارای مامان خانوادگی رفتیم گردش ماسوله اونم واسه افطار اون روز مامانی تا ساعت 7 غروب کلاس داشت و به محض اینکه کلاسم تموم شد خودمو مثل فرفره رسوندم خونه تا وسایلو جمع کنم. بالاخره با هر زحمتی بود کارامو تا 8 انجام دادم و با خاله ندا و خاله مریم هماهنگ کردیم تا همو یه جا ببینیم و حرکت کنیم به سمت ماسوله. چون یه مقدار دیر حرکت کرده بودیم بابا با سرعت 120 به سمت فومن حرکت کرد. باید اعتراف کنم کمی ترسیده بودم. تو و ماهان (پسر خاله ندا) هم از بس شیطونی میکردین دیگه داشتم کلافه میشدم. خلاصه دقیقا موقع اذون رسیدیم به محل مورد نظر. یه فضای سرسبز و زیبا باآلاچیق های خوشگل و کوچولو....
نویسنده :
مامان ریحانه
11:14