سفر به مشهد مقدس
سلام به دخملی نازم و دوستای مهربونم گفته بودم برمیگردم ،با کلی عکس و خاطره از سفر ،فقط بازم با تاخیر روز سه شنبه 29 اردیبهشت 94 راس ساعت 5 عصر پرواز داشتیم به سمت مشهد مقدس. خیلی خیلی خیلی خوشحال بودم و برای رفتن به این سفر لحظه شماری میکردم. رفتن به شهر مشهد جدا از سیاحتش یه حس و حال دیگه ی داره که آدم رو سمت خودش میکشونه . به محض رسیدن به مشهد و دیدن شهر ناخودآگاه اشک تو چشام جمع شد و به امام رضای خودم سلام عرض کردم و بهش گفتم سلام آقا من اومدم ،خیلی دوستت دارم، ممنونم ازت که منو طلبیدی. بعد یک ساعت و 20 دقیقه رسیدیم و از اونجا راهی هتل شدیم. سریع بعد از یه استراحت مختصر راهی حرم شدیم واااای الان وقتی یا...
نویسنده :
مامان ریحانه
10:25