روژیناروژینا، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 14 روز سن داره

روژینا نفس مامان و بابا

نوروز 94 و دختر نازم

سلام به دوستای ناز خودم امیدوارم سالی پر از شادی، سرزندگی،امید و سلامتی رو آغاز کرده باشین سلام عشق مادر سال 1394 هم آغاز شد لحظه تحویل سال امسال ساعت 2.15 دقیقه بامداد بود. من و تو بابایی تو خونه خودمون کنار هفت سینمون بیدار و منتظر بودیم. البته جوجه کوچولوی نازم که تو باشی خیلی شیطونی کردی و 100 بار قصد بهم ریختن سفره رو داشتی و همش در مورد جزئیات سفره سوال میپرسیدی...این سیه(چیه)..اون سیه.... هرکدوم از شمع های سفره رو 10 ،12 باری روشن کردی و دوباره فوت کردی تا سال تحویل شد. واسه گرفتن عکسای هفت سینم بیچارم کردی تا تونستم همین چن تا رو درست حسابی ازت بگیرم... خیلی دوست دارم لحظه تحو...
20 فروردين 1394
3639 13 23 ادامه مطلب

چهارشنبه سوری 93

  تق تق تق فش فشه، فاصلمون کم بشه هیزم و نفت و آتیش دوست دارم خداییش سیب زمینی به سیخه، عکس گلت به میخه غماتو بیار فوتش کن، کینه داری شوتش کن هوا بهاری میشه، سرما فراری میشه، زردی ازت دور بشه، هر چی میخوای جور بشه     به سلامتی و دلخوشی چهار شنبه سوری 93 هم اومد امسال از بس کارای عقب افتاده داشتم نتونستم واسه چهار شنبه سوری برنامه ریزی کنم به صورت کاملا  اتفاقی شب قبلش یه sms از قصر بازی برام اومد و نوشتن که برنامه دارن منم به باباسی پیشنهاد دادم شب وقتی از سر کار اومد خونه، با  هم یه سری اونجا بزنیم. بنده خدا باباسی هم با اینکه آخر سالی کلی کار داشت ولی با ...
28 اسفند 1393
2801 14 14 ادامه مطلب

رویداد های 25 ماهگی

سلام عمر مامان ، جیگر مامان اول از همه 26 ماهگیت مبارک روزهای پایانی سال هست و همه تند و تند مشغول انجام دادن کارهای عقب مونده، خونه تکونی، خرید عید و تهیه هفت سین و کلی برنامه جالب و هیجان انگیز که بوی زندگی میده.... خدا رو شکر میکنم هزاران هزار بار که امسال رو هم در کنار تو بودم و سالی پر از اتفاقات جور واجور رو به سلامتی پشت سر گذاشتیم... از رویدادهای یک ماه اخیر میخوام بگم.... اول اسفند روز جمعه تولد 2 سالگی آرش کوچولو نی نی پسر خاله مامان دعوت بودیم. روژینا گلی هم که عاشق تولد و انگشت زدن کیک تولد بچه های فامیل مامان هم خیلی بهمون خوش گذشت وای که چقد با بچه ها بازی و ورجه وورجه کردی ...
24 اسفند 1393
1740 10 10 ادامه مطلب

25 ماهگی جوجه کوچولو

25 ماهگیت مبارک عشق مامان اینم کادوی مامان و باباسی (تاب تاب) به مناسبت 25 ماهگی گل دخملمون   عزیز مادر منو ببخش که بعد از جشن تولدت نتونستم بیام و وبت رو آپ کنم. تو این ماهی که سپری کردیم اتفاقات زیادی پیش اومد چن روز بعد از تولدت از طریق sms متوجه شدم مامان دوست خوب وبلاگیم مریم جون، مامان امیر علی دونه برفی از دنیا رفته. از شنیدن این خبر واقعا شوکه شدم. برای مریم عزیزم از خدای مهربون صبر مسئلت دارم و امیدوارم مادربزرگوارش با خانم فاطمه زهرا محشور بشن http://amirali-90.niniweblog.com/ از دخملی بگم که تو این چن وقت خانوم تر شدی اما یکم لجباز البته بعضی وقتا..... از همه بدتر اینکه اصلا لب به غ...
28 بهمن 1393
2248 24 40 ادامه مطلب

تولد 2 سالگی

  روزی که به دنیا آمدی هرگز نمیدانستی زمانی خواهد رسید که آرامش بخش روح و روان کسی هستی که با بودن تو دنیا برایش زیباتر است بهانه ی زندگیم تولدت 2 سالگیت مبارک عشقم ، امیدم تو هیچی کم نداری برای همه چیز من بودن دیوانه وار دوستت دارم دخترم روز جمعه 26 دیماه یه روز آفتابی و خوشگل با  تاخیر یک روزه جشن تولد دو سالگی عشقم با تم زنبوری تو خونه مامانی برگزار شد. زحمت تزیینات تم هم دوست وبلاگیم زهرا جون کشیدن واقعا دستش درد نکنه http://parsaparty.blogfa.com/ جای همه دوستای وبلاگیم خالی بود. خیلی بهمون خوش گذشت خصوصا به وروجک شیطون بلای ...
29 دی 1393
8913 33 63 ادامه مطلب

تحولات روژینا گلی

سلام جیگر مامان بعد چن وقتی امروز فرصت کردم وبت رو آپ کنم ولی طبق معمول بازم با عجله هفته گذشته با کلی رشوه بالاخره راضیت کردم ببرمت آرایشگاه و موهاتو کوتاه کنم. موهات خیلی بلند و کم جون شده بود. اما بر خلاف علاقه ای که در ابتدا نشون میدادی وقتی خاله دست به قیچی شد انگار که دوباره پرستارای بیمارستان رو دیده باشی شروع کردی به گریه کردن و جیغ و هوار خیلی دلم سوخت چون کاملا درکت میکردم و میدونستم دلیل این همه ترست چیه خدارو شکر آرایشگرمون خیلی حرفه ای عمل کرد و با وجود گریه و بی تابی تو سریعا موهاتو کوتاه کرد. موقع خارج شدن از اونجا کلی با خاله دوست شده بودی و براش بوس میفرستادی اینم عکسای دخملی بعد کوتاهی مو که البته یه کوچو...
14 دی 1393
3162 22 41 ادامه مطلب

روژینا و یلدای 93

  عزیز دل مادر چه ذوقی دارم که حتی یک دقیقه بیشتر در خواب منی! یلدات مبارک عشقم دوستای مهربون نی نی وبلاگی من، عاشقتونم یلداتون هزاران بار مبارک یلدای 92 یلدای 93 اینم از بقیه عکسای شب یلدای امسالمون فدات بشم که کلی ذوق کردی بازم انگشت ملوسک تو کیک روژینا و باباسی و باباجون اینم عکس 2 روز پیش دخملی وقتی برای اولین بار اجازه داد موهاشو دو گوشی ببندم و این هم ادامه ماجرا قربونت بشم که عاشق فوت کردن شمع تولدی و تو خونه هر جا شمع ببینی بیچارمو...
1 دی 1393
3151 17 23 ادامه مطلب

23 ماهگیه عروسک خانوم

فرشته پاک و معصومم 23 ماهگیت مبارک همه زندگی من وبابایی دیشب دوشنبه 93/9/24 به مناسبت 23 ماه کامل در کنار فندق کوچولو بودن یه جشن 3نفره خودمونی با حضور مامان و باباسی و روژی ملوسه گرفتیم. خدارو هزاران مرتبه شکر که دخملی الان خوبه و سرحال دیگه چیزی به تولد دو سالگیت نمونده عشقم خدایا هزاران بار شکر دخترم داره 2 ساله میشه و بزرگتر و خانومتر خدایا خیلی دوست دارم که همچین نعمت ارزشمندی رو بهم دادی تمام سعیمو میکنم که قدر این نعمت بزرگ رو بدونم اینم چن تا عکس از دیشب اینم کیک 23 ماهگی متاسفانه شمع عدد 3 نداشتم و با کمبود امکانات مواجه بودیم ناچارا از عدد 2 و 3 تا شمع کوچول...
25 آذر 1393

روژینای مامان و یه هفته خیلی سخت

سلام امید مامان دلم خیلی پره. تو هفته ای که گذشت خیلی سختی کشیدیم خصوصا خودت ولی خدا رو هزاران مرتبه شکر که همه چیز به خوبی و خوشی گذشت. جمعه هفته گذشته 93/9/7 صبح به محض بیدار شدن از خواب احساس کردم بینی کوچولوت کیپ شده با خودم گفتم ای داد بیداد بازم بچم داره سرما میخوره.... تا ظهر به حدی آبریزش بینی داشتی که دیگه داشتم کم کم میترسیدم و همین شد که برای اولین بار شروع کردم به خود درمانی!!!!!! گفتم یه سرما خوردگی سادس این منم که همیشه همه چیز و بزرگ میکنم. با چن سی سی استامینوفن و چن سی سی سفکسیم زودی خوبش میکنم بچمو..... اتفاقا تاروز یکشنبه همون هفته آبریزشت به کلی قطع شد و خدا رو شکر میکردم که حالت خوب شد و کار به جاهای ب...
19 آذر 1393
1259 15 31 ادامه مطلب