روژیناروژینا، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 13 روز سن داره

روژینا نفس مامان و بابا

وبلاگمون 2 ساله شد

سلام بعد از یک تاخیر طولانی یه سلام گرم و آتیشی به همه دوستای وبلاگی که دلمون واسشون یه ذره شده اول از همه وبلاگ کوچولوی ما تولدت 2 سالگیت مبارک به جز این چن وقت که واقعا فرصت نکردم اینجا سر بزنم تمام طول این دو سال این دفترچه خاطرات انگیزه ثبت روزشمار زندگی فرشته کوچولوم برای من بود امیدوارم بعد از این هم تک تک پستاش  پر باشه از خاطرات شیرین و دلچسب بزودی با کلی خاطره جا مونده از ماه های گذشته بر میگردیم ...
8 آذر 1394

31 ماهگی و روز دختر

دیروز 25 مرداد  31 امین ماهگرد عزیز دل مادر بود همچنین مصادف شده با تولد خانم حضرت معصومه و روز دختر دختر کوچولو ناز مامان، 31 ماهگی و روزت مبارک عاشقتم نفسم   ...
26 مرداد 1394
1616 18 22 ادامه مطلب

قرار وبلاگی و دوستای نازم

جیگر مامان چون خیلی وقته وبلاگت رو آپ نکردم مجبورم تند و تند پست بزارم  و از هر فرصتی واسه یادداشت خاطرات با تو بودن استفاده کنم تا مطلبی از ذهنم پاک نشده روز شنبه 4 مرداد 94 با هماهنگی با دوستای خوب و مهربون وبلاگیم قرار شد همدیگرو تو پارک مفاخر رشت ببینیم وایکه چقد دلم واسه همگیشون تنگ شده بود. البته یه چن نفری تازه به جمعمون اضافه شده بودن چن نفری هم از قبل بودن که نتونسته بودن بیان راس ساعت 6 با هم قرار داشتیم از همه جالب تر دوست کوچولوی دخملی من ، روژینا توچولو بود که به تازگی از تهران به اینجا مهاجرت کرده بودن و برای من خیلی جالب بود که خودشو مامان گلش رو از نزدیک میدیدم از سمت چپ ابوالفضل ناز...
24 مرداد 1394
1993 10 14 ادامه مطلب

تولد بابا مهدی و 2.5 سالگی روژینای من

عشقم نفسم عمرم بالاخره تونستم بعد 2 ماه وبلاگت رو آپ کنم نفس مادر همیشه اینو یادت باشه که تنها دلیل زنده بودنمی تو این چن وقته با وجود کلی مشغله از کنار تو بودن لذت بردم و باهات عشق کردم. شکر خدا اتفاقات و ماجراهای جالبی تو این یه مدت داشتیم که البته نتونستم به موقع اینجا برات ثبتشون کنم دلم خیلی خیلی برای دوستای ناز وبلاگیم تنگ شده بود 14 تیر تولد بهترین همسر و بابای دنیا بود بابا مهدی تولدت هزاران بااااار مبارک مهدی عزیزم می‌خواستم زیباترین کلام را برایت بنویسم اما پنداشتم ساده نوشتن همچون ساده زیستن زیباست دوستت دارم ، تولدت مبارک ...
22 مرداد 1394

29 ماهگی و روزهای بهاری

هر انسان لبخندی از خداست و تو زیبا ترین لبخند خدایی 29ماهگیت هزاران بار مبارک مامان قشنگم این ماه بصورت خیلی اتفاقی جشن کوچولوی ماهگردت خونه خاله راحله و عمو مهدی، دوستای خانوادگیمون برگزار شد از اینکه میدیدم چقد داره بهت خوش میگذره و کیف میکنی خیلی خوشحال بودم عشقم آخه تو هم عاشق تولدی و از طرف دیگه عاشق خاله راحله اوم تا میتونه لوست میکنه و قربون صدقت میره اینم کادوی تولدت نفسم خیلی خیلی خیلی دوسش داری و ما هم تو رو از دیروز پروژه از پوشک گرفتنت کلید خورد یه دو سه باری خرابکاری کردی ولی امیدوارم موفقیت آمیز باشه و اذیت نشی...
26 خرداد 1394
3496 21 37 ادامه مطلب

سفر به مشهد مقدس

سلام به دخملی نازم و دوستای مهربونم گفته بودم برمیگردم ،با کلی عکس و خاطره از سفر ،فقط بازم با تاخیر روز سه شنبه 29 اردیبهشت 94 راس ساعت 5 عصر پرواز داشتیم به سمت مشهد مقدس. خیلی خیلی خیلی خوشحال بودم و برای رفتن به این سفر لحظه شماری میکردم. رفتن به شهر مشهد جدا از سیاحتش یه حس و حال دیگه ی داره که آدم رو سمت خودش میکشونه . به محض رسیدن به مشهد و دیدن شهر ناخودآگاه اشک تو چشام جمع شد و به امام رضای خودم سلام عرض کردم و بهش گفتم سلام آقا من اومدم ،خیلی دوستت دارم، ممنونم ازت که منو طلبیدی. بعد یک ساعت و 20 دقیقه رسیدیم و از اونجا راهی هتل شدیم. سریع بعد از یه استراحت مختصر راهی حرم شدیم واااای الان وقتی یا...
11 خرداد 1394
1470 24 36 ادامه مطلب

28 ماهگی نفسم

28 ماهگیت مبارک فندق مامان الهی مامان فدات شه که دیگه داری خانومی میشی واسه خودت کتاب داستان کدو قلقله زن کادوی ماهگردت ای جوووووووووووونم   چهارشنبه هفته گذشته هم جلسه اول کلاس مادر و کودک بود مثل همیشه خیلی استقبال کردی و خوشحال بودی تو کلاس شعر خوندی بازی کردی و نقاشی کشیدی ....   دخملی پنج شنبه هفته گذشته برای بار سوم موهاشو کوتاه کرده! وای که چقد تو آرایشگاه خانوووووووم بودی!همینطور ساکت و آروم نشستی تا خاله موهاتو کوتاه کرد. عصر جمعه من و تو و بابایی یه سر رفتیم گشت و گذار داخل استانی تا از تعطیلاتمون استفاده کنیم خیلی خوش گذشت واقعا جای همه دوس...
28 ارديبهشت 1394
2099 14 22 ادامه مطلب

روزهای اردیبهشتی ما

سلام عسل مامان این روزها زیاد فرصت نمی کنم مثل قدیم به وبلاگت سر بزنم و آپدیتش کنم ولی بدون دیوونه وار دوستت دارم عشقم روز 12 اردیبهشت 3 تا مناسبت داشتیم: 1-روز پدر     2-روز مرد    3-تولد مامان مهربونم      4-باز نشستگی بابای عزیزم        اینم عکسای همون روز و جشن خودمونی خونه ما متاسفانه بقیه عکسارو نمی تونم تو وبلاگ آپلود کنم مامان عزیز تر از جونم تولدت مبارک به دنبال کوچکترین فرصت بودم تا بزرگترین تبریک را نثار قلب مهربونت کنم مهربان ترین بابای دنیا صادقانه دوستت د...
23 ارديبهشت 1394
1691 13 14 ادامه مطلب

27 ماهگی دخملی و خبرای جدید

سلام دختر قشنگم با کلی تاخیر 27ماهگیت مبارک خانومم آرزویم این است: نتراود اشک در چشم تو هرگز مگر از شوق زیاد نرود لبخند از عمق نگاهت هرگز و به اندازه هر روز تو عاشق باشی عاشق آنکه تو را می خواهد و به لبخند تو از خویش رها می گردد و تو را دوست بدارد به همان اندازه حالا بریم سراغ 2 تا خبر جدید از روژینازم: خبر اول اینکه دخملی مامان از روز 21 فروردین 94 دیگه شیر مادر نمی خوره البته شیر خشک رو 2 روز بعد از تولد 2 سالگیت ترک کردی ولی خیلی به شیر مادر وابسته بودی طوری که از خیلی وقت پیش تصمیم داشتم ترکت بدم اما طوری بهم میچسبیدی و التماس میکردی که واقعا دلم نمیومد. بالاخره به پیشنهاد مامانم مصمم شدم که ای...
31 فروردين 1394
1684 20 29 ادامه مطلب