تولد باباسی
عروسکم ملوسکم کوچول مامان سلام روز یکشنبه مصادف با 15 تیر تولد باباسی شما بود. منم تصمیم گرفتم تا شب به روی خودم نیارمو و نفسمو سورپرایز کنم. عصری وقتی حدود ساعت 4/30 که بابا رفت سرکار تو خوابیده بودی و خدا رو شکر دیگه پروژه چسبیدن به باباسی و گریه زاری نداشتیم. منم دیدم بهترین فرصته که خونه رو یکم مرتب کنم و واسه شب آماده. حدود یک ساعت بعد از خواب پا شدی و طبق معمول یه بد اخلاقی کوچولو کردی و بعدشم شروع کردی به بازی. دیدم یکی در میزنه و نگاه کردم دیدم خاله نداس همکارم. پسرش ماهان رو برده بود موسسه زبان که نزدیک خونه ما بود و تو این فاصله اومده بود به ما سر بزنه و تو رو بببینه. خلاصه حدود یه ساعتی...
نویسنده :
مامان ریحانه
9:52