چهار شنبه سوری 92
جوجوی مامان امسال دومین چهارشنبه سوری که پیش مایی.می خوام امروز واسه اولین بار ببرمت آرایشگاه تا موهاتو کوتاه کنم.خیلی خوشحالم ولی یه کم هم استرس دارم می ترسم همکاری نکنی و نذاری خاله موهاتو کوتاه کنه.عسل خانومم عکسای کوتاهی موتو بعد به این پست اضافه می کنم.
عسلم بالاخره بعد از کلی تاخیر امروز اومدم تا عکسای کوتاهی موی عسل خانومم رو به این پست اضافه کنم.
جونم برات بگه که روز 27 اسفند 92 که مصادف بود با چهارشنبه سوری و همچنین چهارمین سالروز عقد من و باباسی دخملی بردم واسه کوتاهی مو.
رفتیم پیش خاله راحله دوست مامان تا موهاتو کوتاه کنه.اونجا که رسیدی در ابتدا همه چیزو با دقت زیر نظر داشتی و اصلا شلوغ نمی کردی و مثه خانوما تو بغل مامان نشسته بودی. تا اینکه کم کم با محیط آشنا شدی شروع کردی به دست زدن به وسایل.
منم به خاله گفتم بهتره قبل اینکه آرایشگاه کاملا شخم بخوره کار تو رو انجام بده.
در کمال ناباوری وقتی رو صندلی نشوندمت تا پیشبند بزنی و آماده شی ورجه وورجه و گریه که نکردی هیچ کلی هم خوشحال بودی!!!!!!!!
خیلی خانوم بودی و ساکت نشستی و همکاری کردی تا خاله موهاتو خوشگل کنه
فدای دختر متینم بشم من
روژینا قبل رفتن به آرایشگاه تازه از خواب پاشده عسلکم
دخملم در حال کوتاهی مو
عکسای خرید عید دخملی هم تو ادامه مطلب
اینم خریدای عید ٩٣ دخملی قشنگ مامان
عیدی مامانی به دخملی(مامان عزیز خودم)
عیدی باباجون به دخملی(بابای گل خودم)